وبعد… غرض از تحریر این کلمات شرعیةالبینات واضحةالدلالات آنکه حاضر گردیدند, عالیجاه عظمت دستگاه رمضان خان ولد مرحوم حسن خان مِن طایفه «بلوردی قشقایی» و به اشد رضا و رغبت تمام بفروخت بمبایعه صحیحه معتبره ملّیه اسلامیه به سرکار عالیجاه رفیع جایگاه عظمت و جلالت دستگاه شهامت ولی دستگاه عمده الخوانین «محمدحسین خان حاکم بختیاری» ولد مرحوم مغفور یوسف خان بختیاری و معزی الیه نیز بخرید به عقد معتبر در شرع انورکما هو طریقه شرعاً همگی و تمامی شش دانگ مزرعه معروفه معلومه مشهوره به«دشتک» قرب «اله که» پشتکوه را که محدود است به حدود اربعه با جمیع توابع شرعیه و لواحق ملّیه از ممار و مداخل و اراضی و صحاری و محاری و مزارعات و توابعات و باغات و پاریابات و دهکده وحمامات و غیرذالک مما یتعلق بها قدیماً الی الان را :
حدی حدی حدی حدی
به پل وَردی آب رو به املاک وقفه خاتون حلب به دره سور و ملک اله کوه،گَر بلوط به جبل زرّو..
به انضمام پنجاه بنه گردو، دانسته و فهمیده به ثمن و سائر اعواض بمبلغ معلوم القدر «پانصد تومان زر رایج الوقت» بتفصیل مبایعه صحیحه شرعیه ملّیه اسلامیه ایجاب و قبول و مراضی طرفین و ضمان الدرک علیه الان خرج المبیع المذکور حقاً کلاً بعضاً عیناً ام منقطعه حالی ، لازم شرعی:
مال المبایعه مال الاجاره نود ساله مال المصالحین
۴۸۵ تومان ۱۰ تومان ۵ تومان
و معترف شد بایع مذکور بر صحت و به رغـبت مال المبایعه و لزوم البیع مذکور و آنکه او را در آن غبن و خسرانی نیست و آنکه بایع مذکور تمام و کمال به انقیاد گماشته مشتری معظم الیه واصل و عاید او شده، چنانچه بعد از این خود بایع معزی الیه بنفسه او احدی من قبل وکیلاٌ اموارثاٌ ادعا کنند باطل است و تعهد فساد را نموده که بلحضور فساد، خصوصاٌ ادعای غیری را از عهده بر آید .
و این چند کلمه به جهت قباله بیع نامچه قلمی شد و صیغه شرعیه بالعربیه و الفارسیه جاری شد. و حال فی ۱۵ شهر الشوال ا لمکرم سنه ۱۱۱۷ [هجری قمری]
[مهر وامضای شهود در حاشیه سند است به نظر می رسد برخی مهرها و اسامی در دوره های بعد به سند اضافه شدند]
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
|